پس از عبور از همه مراحل مضحك نمايش انتخابات النهايه 6 نفر در ديگ انتخابات خامنه اي براي رقابت و گرم كردن تنور انتخابات باقي ميمانند كه سه نفرشان بازيگراصلي هستند، روحاني، قاليباف و رئيسي .... بعد از 39 سال كه از به قدرت رسيدن آخوندها ميگذرد ناتواني آخوندها در اداره يك كشور كه با سركوب و خفقان و صدور تروريسم همراه بوده وضعيت را بجايي رسانده كه اين بازيگران چه بخواهند و چه نخواهند در جنگ گرگها تماميت رژيمشان را ضعيفتر ميكنند، در يك نمونه عبرت آموز قالیباف در کمپین انتخاباتی اش در قم، اینبار رئیسی را هدف قرارمیدهد، موضوعی که نشان میدهد تمامیت جمهوری اسلامی! تاچه میزان دچار اختلاف است. قالیباف به قم میرود تا با گفتن از خودش و کوبیدن رقبا کمی تنور انتخاباتی خامنه ای را گرم کند. او غافل از این است که هر کوبیدنی، کوبیدن تمامیت نظام مقدس! است. قالیباف در مسجد حضرت امیر المؤمنین شهر قم حاضر میشود و حضورش را با یک پرسش تکان دهنده! به نمایش میگذارد: چرا « از لحاظ فنی و تکنولوژی و نظامی در ردیف پنج کشور اول دنیا قرار» داریم اما « امروز باید پدران ما در برابر حداقل های نیاز فرزندانش شکسته شده و فروریزند»؟ قالیباف در ادامه داستانی میگوید: «این سزاوار نیست که جوانی میبیند مادرش در خانه مردم خدمتکاری میکند، پول جمع میکند تا فرزندش تحصیل کند و آن فرزند مدام فکر میکند که جبران این محبت مادرش را بکند. اما وقتی فارغ التحصیل میشود میبیند گذران زندگیش باید با کمک مادرش باشد.» وضعیتی که قالیباف توصیف میکند در حالی است که کشور در «مجموعه کشفیات» «در حوزه نفت و گاز» در «رتبه اول دنیا» قرار دارد، و براساس «اطلاعات آماری ۱۵۰ کشور در رتبه اقتصادی» ايران «جزء ۱۰ کشور آخر» میباشد. در کشوری که قالیباف توصیف میکند، «۹۶ درصد مردم از گردونه اقتصادی خارج هستند»، و «پول ۹۸ درصد بانک ها در اختیار تنها ۴ درصد مردم قرار» دارد. در این کشور « وقتی اقدامی به مردم ختم می شود میگویند بودجه نداریم. خوب مردم میگویند چطور بودجه جاری دولت به سه برابر تبدیل شده اما برای دادن همین یارانه ای که به قشر مستضعف تعلق میگیرد و اگر نباشد نمیتوانند زندگی کنند میگویید بودجه نیست.» برای درک بهتر و عمیق تر نکات قالیباف میتوان پرسش های دیگری را نیز در میان نهاد: چرا نظام مقدس! در زمینه نظامی دارای دستآورد! است اما در زمینه اقتصادی شکست خورده است؟ چرا در نظام ولایت فقیه، تبعیض طبقاتی نهادیه شده است؟ تا آنجایی که ۴ درصد بر مقدرات اقتصادی ۹۶ درصد حکمرانی میکنند؟ چرا در نظام خامنه ای وقتی نوبت مردم میرسد پولی وجود ندارد؟ چرا کشور بعد از ۳۹ سال تجربه حکومت ولی امر مسلمین جهان در ته جدول اقتصادی دنیا قرار دارد؟ در ادامه پرسش های دیگری را نیز میتوان مطرح کرد: آیا ارتباطی بین سیاست های نظامی و تجاوزکارانه جمهوری اسلامی! در منطقه و تبعیض طبقاتی در داخل کشور وجود دارد؟ آیا این یک نظام یک پارچه با کارکردهای ثابت خودش نیست؟ میتوان به هیچکدام از این پرسش ها پاسخی نداد. اما میتوان درباره تک به تک آنها فکر کرد و البته آنرا در برابر قالیباف و روحانی و به عبارت دیگر تمامیت نظام ولایت فقیه قرار داد. در کنار تمامی مواردی که قالیباف در کمپین انتخاباتی اش بر زبان میآورد یک موضوع نیز جلب توجه میکند. آنجایی که خطاب او به رئیسی است، و او را در زمینه اجرایی بی تجربه مینامد؛ «در ۲۹ اردیبهشت میخواهیم رئیس قوه مجریه کشور را انتخاب کنیم یعنی همه امورات مدیریتی کشور را در ابعاد مختلف برای تحقق همه طرح ها و خواسته ها به یک نفر واگذار کنیم نباید سراغ کسانی برویم که تجربه و سابقه این کار را ندارند.» [مهر ۴اردیبهشت۹۶] شروع آتشباری قالیباف به سمت رئیسی، در نگاه اول تنور انتخابات خامنه ای را گرم تر میکند اما هنگامی که کمی دقیق تر شویم به این نتیجه گیری میتوانیم نزدیک تر شویم که جامهی مندرس ولایت فقیه بیش از آنچیزی که ما تصور میکرده ایم پوسیده و از هم دریده شده است. هر اندازه عروسک های خیمه شب بازی خامنه ای در «شب کلاه درد» ملت ایران بر سر یکدیگر میکوبند، پیام ضعف و پایان ولایت فقیه را رساتر منتشر میکنند. پیامی که در آیینه ایستادگی و اعتراضات مردم، نمود خویش را خواهد یافت.بر سرشاخ نشته وبن ميبرند.